ما بعضی وقتها جلسه هایمان را روزهای جمعه روی دوچرخه برگزار میکنیم !
در یکی از این جمعه ها که درحال رکاب زدن بودیم ، تشنه مان شده بود . از طرفی بحث تهیه و ارسال یک مطلب جدید داغ بود : میخواستیم به رسم همیشگی هر ماه حداقل یک مطلب غیر تکراری ، مفید ، و تجربه شده بنویسیم.
با خودمان فکر کردیم این ماه در چندین شرکت باید : اظهار نامه عملکرد بفرستیم . ارزش افزوده ارسال کنیم . تقسیط مالیات انجام بدهیم .. لیست بیمه و مالیات حقوق بفرستیم . پرونده حسابرسی تکمیل کنیم و 15 روز بعد لیست معاملات فصلی (خرگوش 8 سالهای که همین اواخر ورژن 96 اش از کلاه اداره مالیات بیرون آمده است) ارسال کنیم .
همه این مسئولیتها انقدر فکرمان را مشغول کرده بود که حتی یادمان رفت قمقمه هایمان پر از آب خنک است . نمیدانستیم از شدت آن تشنگی گریه کنیم یا بابت این مسئولیتها بخندیم !
شاید این جمله را شنیده باشید : حسابدار خوب حسابداری است که یا کچل باشد ، یا عینکی ، یا سیگاری . البته ما فکر میکنیم در آن ایامی که بشر به این 3 گزینه رسیده ، حسابدار خانم کم بوده وگرنه صفت های دیگری هم به این لیست سه تایی اضافه میشد !
اصلا از خودتان سوال کرده اید که چرا طرف حساب هایمان خودشان جهت واریز بدهی ها اقدام نمیکنند ؟ چرا محاسبه بهره و سود کارمزد سخت است ؟ چرا ساعت کسری و اضافه کاریها خود به خود اعلام و محاسبه نمیشود ؟ چرا همه طرف حسابهایمان کد اقتصادی و کد ملی خود و دوستانشان را بر روی صورت حسابها درج نمیکنند ؟ چرا گواهی ثبت نام بر نظام مالیات بر ارزش افزوده گرفتن انقدر سخت است؟ چرا موجودیهایمان خود به خود خودشان را با موجودی سیستم حسابداری منطبق نمیکنند ؟ و چرا ممیزهای مهربان J بدون اینکه کمی هم به دل ما نگاه کنند ، دفاتر ما را بر اساس آیین نامه موضوع ماده 95 اصلاحی مصوب 31/04/94 میسنجند ؟ و چرا خاویر کرمنت در آن کتاب سطحیاش (بیشعوری) در خصوص این همه چرای بیشعوری چیزی ننوشته؟ چرا همهاش به حسابدارها و حسابرسها گیر داده ؟
واقعا اگر ما استهلاک را محاسبه نکنیم ؟ کاربرگ نکات عمده نداشته باشیم؟ طبقه بندی نکنیم؟ کاربرگ 6020 نگذاریم؟ یا تسعیر ارزهایمان با استاندارد 16 منطبق نباشد ، یا حتی به جای نشان دادن واقعیتِ زیان ، سود نشان دهیم چه میشود ؟
اگر به جای مطالعه آخرین بخشنامههای مالیاتی ، پاندای کونگفوکار یا پلنگ صورتی ببینیم چه میشود ؟
چرا ما باید در تیرماه هر سال بیشترین گزارشها را داشته باشیم ؟ چرا نصف شرکت ها نمیآیند پایان سال مالیشان را سیام مهرماه بگذارند ؟
خلاصه همه این چراها در ذهن ما دور میزند و دوباره به همان نقطه اول میرسد ، یعنی فقط در حد همان "چرا ؟ " باقی میماند و بس !
کاش حسابداران و کارفرمایان بدانند که حقوق و عدد و ریال ، هیچ وقت مرحم این درد دلهای ما نیست . اگر علاقه نباشد زندگی حسابداری زندگی ماده 141 قانون تجارتی میشود .
ما رکاب میزدیم (و راستش را بخواهید) بعد از همه اینها ، از تهیه و ارسال یک مطلب فنی حسابداری آن هم در تیرماه ، به کلی منصرف شدیم .
لطفا شما هم کمی به خودتان برسید . سیگار بکشید ! کچل نشوید ! عینکی نشوید ! و حسابدار خوبی باشید J
دوستان ما
آخرین نظرات
-
نان داغ – گزارش داغ
06.10.1399 10:03 -
15+2 نکته ای که بهتر است موقع ارسال لیست مالیات حقوق به آنها توجه کنید
30.08.1399 00:25سلام من مالیات حقوق شرکتمون را برای اولین بار ارسال کردم یک لیست ارسال کردم اصلی تایید کردم بعد متوجه ... -
تسهیلات
15.03.1399 23:49سلام با سپاس از سایت خوبتون بابت مطالب آموزنده ای که در اختیار ما تازه کارها قرار دادند. واقعا ...
ادامه مطلب ..و